هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غزلی است که در آن شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق خود سخن می‌گوید. او از لب‌های شیرین، موهای تابدار، و چهره‌ی خندان معشوق تمجید می‌کند و از عشق و سودای خود می‌نالد. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند عشق، زیبایی، و رنج‌های عاشقانه دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات شاعرانه نیاز به درک ادبی بالاتری دارد.

غزل شمارهٔ ۶۲۵۶

ای لب لعل تو مهر لب شیرین سخنان
گوی چوگان خم زلف تو سیمین ذقنان

شمع فانوس خیالند ز بی آرامی
همه شب ز آتش سودای تو گل پیرهنان

هر کجا هست بتی، سنگ فلاخن سازند
گر ببینند گل روی ترا برهمنان

روی خندان تو تا انجمن آرا گردید
خنده شد گوشه نشین در لب شیرین دهنان

دست و تیغ تو مریزاد، که از پرتو او
شد چراغان جگر خاک ز خونین کفنان

تا قیامت نتوانست گرفتن خود را
هر که لغزید ز نظاره سیمین بدنان

شانه را دست شد از بی ادبی خشک اینجا
منه انگشت به گفتار پریشان سخنان

در همه روی زمین می شود انگشت نما
هر که چون می به تمامی شود از خودشکنان

غوطه در زهر چو طوطی خورد از دیده شور
هر که صائب شود از جمله شیرین سخنان
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۲۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۲۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.