هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و غنایی از صائب تبریزی است که به بیان درد و رنج عاشقانه و عرفانی می‌پردازد. شاعر از ناله‌های دردآشنا، دل‌های سوخته، و غم‌های عمیق سخن می‌گوید و تأکید دارد که تنها کسانی که درد و غم را تجربه کرده‌اند، می‌توانند صدای او را درک کنند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند نور راستی و صفای باطنی دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۴۰۲

آرد به وجد سوختگان را نوای من
مردافکن است باده مردآزمای من

دلهای خامسوز چه داند که چون کباب
خون می چکد ز ناله دردآشنای من

در هر دلی که نیست در او کوه درد و غم
صورت پذیر نیست که پیچید صدای من

سیلی که پشت پای زند هر دو کون را
خونابه ای است از دل بی مدعای من

از گنج نامه پی به سر گنج می برند
پیداست دلشکستگی از بوریای من

چون صبحدم فروغ من از نور راستی است
چشم ستاره محو شود در صفای من

چشم دلم به خرمن دونان نمی پرد
بر کهکشان بود نظر کهربای من

صائب همان زمان جگرم ریش می شود
خاری اگر شکسته شود زیر پای من
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۴۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.