هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر پرآوازهٔ سبک هندی، بیانگر مفاهیمی مانند پاکی دل، دوری از خودپرستی، و ارزش اخلاص است. شاعر از آیینه به عنوان نماد صداقت و از کعبه به عنوان نماد اخلاص یاد می‌کند. او همچنین به دشواری‌های راه حق اشاره کرده و تأکید می‌کند که در این زمانه، افراد بااخلاص و زنده‌دل کمیاب شده‌اند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با اصطلاحات و نمادهای ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

غزل شمارهٔ ۶۴۱۳

ما از صفای سینه بی کینه بر زمین
مالیده ایم چهره آیینه بر زمین

از راه خلق مطلب ما خار چیدن است
گر می کشیم خرقه پشمینه بر زمین

آن خودپرست اگر نه گرفتار خود شده است
از دست چون نمی نهد آیینه بر زمین؟

می گشتمش چو کعبه به اخلاص گردسر
می یافتم اگر دل بی کینه بر زمین

در وصف خط او نرسد پای کلک من
چون پای کودکان شب آدینه بر زمین

عالم فروز گردد اگر آه گرم من
دریا نهد چو تشنه لبان سینه بر زمین

صائب درین زمانه ز پیران زنده دل
یک تن نمانده جز می دیرینه بر زمین
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۱۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۴۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.