هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات شاعر درباره غم و اندوه، ناامیدی و امید به بهبودی است. شاعر از طبیعت و عناصر آن مانند گلستان، بهار، و غبار برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند. او از ناملایمات زندگی و ناامیدی می‌گوید، اما در عین حال به امیدواری و رحمت الهی نیز اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند غم و ناامیدی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۶۴۴۳

شد گلستان خارخار من به من
گو نپردازد بهار من به من

من غمش را غمگسار خود کنم
گر نسازد غمگسار من به من

چشم آن دارم که نگذارد ز لطف
چشم پرکار تو کار من به من

سخت می ترسم که آن بیدادگر
واگذارد اختیار من به من

می کند چون بوی گل در جیب گل
سرکشی ها در کنار من به من

سبز شد در آتش سوزان سپند
رحم کن ای نوبهار من به من

کس به من در ضعف نتواند رسید
می کند سبقت غبار من به من

گرد من بر آسمان خواهد رسید
می رسد گر شهسوار من به من

شد غبار من فلک سیر و هنوز
کار دارد روزگار من به من

ناز شبنم می کند بر برگ گل
دیده شب زنده دار من به من

آه سرد و رنگ زردی مانده است
صائب از باغ و بهار من به من
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۴۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.