هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که به زیبایی‌های معشوق و تأثیرات او بر پیرامونش می‌پردازد. از نگاه شاعر، حضور معشوق باعث روشنایی، پاکی و شوریدگی می‌شود. طبیعت و عناصر مختلف مانند آیینه، کوه و پروانه تحت تأثیر او قرار می‌گیرند. شاعر همچنین از عشق و اشتیاق خود سخن می‌گوید و درد فراق را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی نیاز دارد. همچنین ممکن است برخی از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۴۴۷

دیده روشن می شود از خط عنبر یار او
می برد زنگ از دل آیینه ها زنگار او

جامه فانوس گردد پرده شرم و حیا
برفروزد از شراب لعل چون رخسار او

کوه تمکینش زبان بند فغان ها گشته است
برنمی آید صدا از کبک در کهسار او

از خرامش بس که کیفیت تراوش می کند
نقش پا رطل گران می گردد از رفتار او

ما به بوی پیرهن کردیم چون یعقوب صلح
وقت چشمی خوش که روشن گردد از دیدار او

بستر آرام پروانه است خواب روز شمع
وای بر آن کس که بیدارست دایم یار او

هر که دارد ناله ای، صائب در آن کو محرم است
بلبل خاموش را ره نیست در گلزار او
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۴۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.