هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و ارادت به معشوقی الهی سخن می‌گوید که بهشت و فردوس در برابر یاد او بی‌ارزش است. او از بیداد و قدرت معشوق می‌گوید که بالاتر از هر التفات است و هر کس که از این بیداد شکوه کند، وای بر او. شاعر همچنین به داستان آدم و حوا اشاره می‌کند و اینکه چگونه یک اشتباه در بهشت، دل فرزندان او را چاک چاک کرد. در نهایت، او از قدرت معشوق می‌گوید که می‌تواند آسمان را خاکمال کند و هر کس که بر کوه باشد، از امداد او پشت دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و شناختی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۴۴۶

من که در فردوس افتادم به نقد از یاد او
بی نیازم از تمنای بهشت آباد او

از سر کون و مکان آزاد برخیزد چو سرو
بر سر هر کس که افتد سایه شمشاد او

رتبه بیداد او بالاترست از التفات
وای بر آن کس که دارد شکوه از بیداد او

آدم مسکین به یک خامی که در فردوس کرد
چاک شد چون دانه گندم دل اولاد او

می تواند داد صائب آسمان را خاکمال
هر که را بر کوه باشد پشت از امداد او
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۴۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.