هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از نگاه معشوق و تأثیرات عمیق آن بر خود سخن می‌گوید. او از شرم، غیرت، حسرت، و زیبایی‌های نگاه معشوق صحبت می‌کند و احساسات خود را با تصاویر شاعرانه مانند اشک شبنم، بوی گل، و صفحه‌ی رویی توصیف می‌کند. شاعر همچنین به تأثیرات روحی و عاطفی نگاه معشوق اشاره می‌کند و چگونه این نگاه می‌تواند جهان‌آشوب باشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به درک ادبی بالاتری نیاز دارند.

غزل شمارهٔ ۶۵۶۰

چون به یاد شرم می افتم در اثنای نگاه
می زند غیرت ز مژگان تیشه بر پای نگاه

تخته مشق خط شبرنگ یارب چون شود
صفحه رویی که می ماند بر او جای نگاه

حسرت جاوید را حیرت تلافی می کند
برنمی آید به یک دیدن تمنای نگاه

همچو آن سرچشمه کز کاوش فزونتر می شود
بیش شد سامان حسن او ز یغمای نگاه

اشک شبنم بوی گل را مانع پرواز نیست
گریه نتواند نهادن بند بر پای نگاه

این چه حسن عالم آشوب است کز نظاره اش
می کنند از شوق سبقت بر هم اجزای گناه

گر چه چشمش را ز بیماری دماغ ناز نیست
بر سر کارست دایم کارفرمای نگاه

از نگاه ما که در باغ تجلی محرم است
رومگردان ای بهشت عالم آرای نگاه

داغش از چشم غزالان می شود ناسورتر
سر به صحرا داد هر کس را که سودای نگاه

تا به گرد گلشن رخسار او گردیده است
سر چو مژگان می نهم هر لحظه بر پای نگاه

شرم در بیرون در چون حلقه می پیچد به خود
در حریم حسن او صائب ز غوغای نگاه

این جواب آن غزل صائب که می گوید رهی
چون پری از دیده غایب شد در اثنای نگاه
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.