هوش مصنوعی: این متن شعری است که از زبان شاعری بیان می‌شود که خود را سرکش و بی‌قرار توصیف می‌کند. او از بی‌نیازی و درد ناکامی‌های پنهان در پس ظاهر آرام خود می‌گوید. همچنین، به تأثیر ظلم بر مظلومان و بی‌قراری خود اشاره دارد. در پایان، شاعر از بلندقامتی و سرکشی خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۶۵۸۷

مدان از بی نیازی طبع من گر سرکش افتاده
که از بی روغنی ها در چراغم آتش افتاده

نهان در پرده تزویر دارد درد ناکامی
به ظاهر می نماید رام، اما سرکش افتاده

نگه دارم به قد خم چسان عمر سبکرو را؟
سروکار خدنگم با کمان پرکش افتاده

مرو از ره به حسن باده لعلی که این گلگون
به ظاهر می نماید رام، اما سرکش افتاده

به مظلومان سرایت می کند فعل بد ظالم
که از بیداد شیران در نیستان آتش افتاده

مرا در بی قراری چون فلک معذور می دارد
نگاه هرکه بر رخساره آن مهوش افتاده

نیفتاده است بر خاک گلستان سایه اش صائب
ز بس نخل بلند قامت او سرکش افتاده
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.