هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی بیانگر درد و رنج عاشقانه و اجتماعی است. شاعر از بیماری معشوق، بیمهری او و دردهای جامعه میگوید. در عین حال، امید به بهبودی و التیام نیز در ابیات دیده میشود.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و اجتماعی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به درد و رنج نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۶۵۸۹
شنیدم آه گرمی با تو گستاخانه سرکرده
به جسم نازکت بیماری چشمت اثر کرده
گل رخسارت از دلسوزی تب آتشین گشته
ملاقات لبت تبخاله را تنگ شکر کرده
خمار خون مظلومان که بی قیدانه می خوردی
سر بی مهریت را آشنای دردسر کرده
رگ دست ترا کز رشته جان است نازکتر
طبیب بی مروت بوسه گاه نیشتر کرده
به امیدی که با نبض تو دستی آشنا سازد
مسیح از خانه خورشید آهنگ سفر کرده
ترا صائب اگر پای عیادت هست خوش باشد
که ما را این خبر از هستی خود بی خبر کرده
به جسم نازکت بیماری چشمت اثر کرده
گل رخسارت از دلسوزی تب آتشین گشته
ملاقات لبت تبخاله را تنگ شکر کرده
خمار خون مظلومان که بی قیدانه می خوردی
سر بی مهریت را آشنای دردسر کرده
رگ دست ترا کز رشته جان است نازکتر
طبیب بی مروت بوسه گاه نیشتر کرده
به امیدی که با نبض تو دستی آشنا سازد
مسیح از خانه خورشید آهنگ سفر کرده
ترا صائب اگر پای عیادت هست خوش باشد
که ما را این خبر از هستی خود بی خبر کرده
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.