هوش مصنوعی: شاعر در این غزل از ساقی می‌خواهد که با دادن شراب، رازهایش را آشکار کند و دردهایش را تسکین بخشد. او به دنبال مستی و رهایی از غم‌هاست و از عشق و جنون سخن می‌گوید. شاعر به دنبال قبول و توجه معشوق است و از دنیای مادی چشم‌پوشی کرده، تنها به عشق و جنون می‌اندیشد.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی، اشاره به شراب و مستی، و بیان احساسات شدید عاشقانه است که برای درک کامل آن، مخاطب باید از بلوغ فکری و عاطفی برخوردار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۶۳۰

ساقی قدحی از می اسرار مرا ده
یک قطره ازان قلزم زخار مرا ده

هر لحظه به جامی نتوان کرد دهن تلخ
گر صاف و گر درد، به یکبار مرا ده

مستی است کلید در گنجینه اسرار
بیش از همه کس ساغر سرشار مرا ده

سامان نگه داشتن راز ندارم
جامی که دهی بر سر بازار مرا ده

بیماری من روی به بهبود ندارد
هر چیز که خواهد دل بیمار مرا ده

از رد و قبول دگران باک ندارم
یک ذره قبول نظر یار مرا ده

نه خاتم جم خواهم و نه ملک سلیمان
دستی به خراش دل افگار مرا ده

آیینه من حوصله جلوه ندارد
از بهر خدا غوطه به زنگار مرا ده

مجموعه فردوس به کامل خردان باش
سرمشق جنونی ز خط یار مرا ده

تلخ است ز شیرینی جان کام و دهانم
یک بوسه ازان لعل شکربار مرا ده

یا سهل نما کار جگرخوار جنون را
یا دست و دلی در خور این کار مرا ده

این آن غزل آدم عشق است که فرمود
آن جام لبالب کن و بردار مرا ده
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۶۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۶۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.