هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی با استفاده از تصاویر طبیعی و استعاری، به بیان عشق ناکام و احساسات عمیق و ناگفته می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند نسیم، گل، کبک، و سیب برای توصیف عشقی استفاده می‌کند که هرگز به ثمر نرسیده است. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند شرم، هوس، و شکایت از روزگار دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات آن مانند هوس و ناکامی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۶۶۳۵

از ناله نسیمیش به بستان نرسیده
از گریه غباریش به دامان نرسیده

عشقی نفشرده است به سرپنجه دلش را
شهباز به آن کبک خرامان نرسیده

این جلوه فروشی، گل آن است که هرگز
سرپنجه خاریش به دامان نرسیده

رنگش نرسانده است پر و بال پریدن
گلچین خزانش به گلستان نرسیده

از فیض نگهبانی شرم است که هرگز
آسیب به آن سیب زنخدان نرسیده

دندان شکن خواهش ارباب هوس باش
تا میوه باغ تو به دندان نرسیده

ای آه زلیخا سر راهی به صبا گیر
چندان که به نزدیکی کنعان نرسیده

زنهار به جیب کفن من بگذارید
طومار شکایت که به پایان نرسیده

در غنچگیش گوشه دستار رباید
هرگز گل این باغ به دامان نرسیده

صائب دو سه روزی بخور از طرف عذارش
تا از طرف شرم نگهبان نرسیده
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۶۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۶۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.