هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر اندوه و بی‌قراری شاعر از وضعیت زمانه و دوری از یاران است. او از زندگی پرتلاطم و ناپایدار خود می‌گوید و از ناسازگاری روزگار شکایت دارد. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند تیر و کمان، ریگ روان و بحر، به بی‌ثباتی زندگی و جدایی از عزیزان اشاره می‌کند. همچنین، او از کسانی که به ظاهر ادعای معنویت دارند اما در باطن پوچ و بی‌محتوا هستند، انتقاد می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی در این شعر وجود دارد که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم فلسفی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۶۳۷

در مجمع ما نیست کسی را غم خانه
چون ریگ روان قافله ماست روانه

از هر دو جهان حاصل من ناوک آهی است
مانند کمان پاک فروشم ز دو خانه

رزمی است پرآشوب مصیبتکده خاک
بشتاب که خود را بدرآری ز میانه

چون تیر که در وصل کمان است گشادش
باشد به میان رفتن من بهر کرانه

با قامت خم حلقه به گوش در دل باش
در بحر کمان روی مگردان ز نشانه

در پرده شب نوش می ناب که دریافت
عمر ابدی خضر به یک جام شبانه

هر چند برآورده آن جان جهانم
چون خانه ندارم خبر از صاحب خانه

بس تیر سبکسیر که بر خاک نشاند
هر کس که ز ثابت قدمان شد چو نشانه

دل زود توان کند ز یاران مخالف
خوش باش به ناسازی اوضاع زمانه

جمعی که به معنی نرسیدند ز دعوی
آشوب دماغند چو حمام زنانه

فریاد که چون صورت دیوار ندارم
صائب خبر از خانه و از صاحب خانه
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۶۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۶۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.