هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، بیانگر ناامیدی و شکایت شاعر از بی‌وفایی و نیرنگ معشوق است. شاعر از دل‌سوختگی، بی‌اعتنایی معشوق، و رنج‌های عاشقانه می‌گوید و با تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، احساسات خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاطفی عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۶۷۹۷

روی دل با همه کس در همه جا داشته ای
در ته پرده نیرنگ چها داشته ای

تو که باور نکنی سوز من سوخته را
دست بر آتشم از دور چرا داشته ای؟

از دل خسته ما نیست غباری بر جا
دل ما خوش که خبر از دل ما داشته ای

روی نرم تو نقاب دل سنگین بوده است
چه زره ها که نهان زیر قبا داشته ای

دامن پاک من و پرده شرم است یکی
به چه تقصیر ز خود دور مرا داشته ای؟

نیست در رشته شب اختر تابان چندان
که تو دل در خم آن زلف دوتا داشته ای

مانع گردش افلاک توانی گردید
به همان گوشه چشمی که مرا داشته ای

سخن آبله پیشت گرهی بر بادست
تو که در راه طلب پا به حنا داشته ای

چارپهلو شکم نه فلک از سفره توست
پیش پرورده خود دست چرا داشته ای؟

خجل از روی سلیمان زمان خواهی شد
بر دل موری اگر ظلم روا داشته ای

تو که سیراب کنی ریگ روان را به خرام
صائب سوخته را تشنه چرا داشته ای؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۷۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۷۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.