هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه از صائب تبریزی، با استفاده از استعاره‌ها و نمادهای غنی مانند جام، بوسه، سجود، و یوسف، به موضوعاتی مانند عشق الهی، رضا و تسلیم، و لذت‌های معنوی می‌پردازد. شاعر از مخاطب می‌خواهد که از زندگی لذت ببرد، به عشق و آرامش برسد، و از نعمت‌های الهی قدردانی کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و نمادها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۶۸۱۱

رخصت بوسه اگر از لب جامی داری
تلخ منشین که عجب عیش مدامی داری

سرفرازان جهان جمله سجود تو کنند
در حریم دل اگر راه سلامی داری

اگر از داغ جنون یافته ای مهر قبول
چشم بد دور که خوش ماه تمامی داری

گوشه ای گر به کف آورده ای از ملک رضا
باش آسوده که شایسته مقامی داری

ای عقیق از من لب تشنه فراموش مکن
که درین دایره امروز تو نامی داری

سرو از دایره حکم تو بیرون نرود
تا تو چون فاختگان حلقه دامی داری

بسته ای در گره از ساده دلی دوزخ را
در سر خود اگر اندیشه خامی داری

چون گره شد به گلو لقمه غم باده طلب
به حلالی خور اگر آب حرامی داری

ای صبا چشم من از آمدنت روشن شد
مگر از یوسف گم کرده پیامی داری؟

برخوری زان لب میگون که چو صهبای صبوح
در رگ و ریشه جان طرفه خرامی داری

صائب این آن غزل حافظ مشکین نفس است
بشنو ای خواجه اگر زان که مشامی داری
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.