هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، با زبانی نمادین و پر از تصاویر شاعرانه، به موضوعاتی مانند عشق، جمال، قدرت، و عرفان می‌پردازد. شاعر از معشوق می‌خواهد که پرده از رخسار بردارد و زیبایی‌های خود را نشان دهد. همچنین، به قدرت و تأثیر معشوق اشاره می‌کند و از عاشقان می‌خواهد که به دلسوختگان رحم کنند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی نیاز دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۸۱۰

پرده بردار ز رخسار که دیدن داری
سربرآور ز گریبان که دمیدن داری

منت خشک چرا می کشی از آب حیات؟
تو که قدرت به لب خویش مکیدن داری

چشم بد دور ز مژگان شکار اندازت
که بر آهوی حرم حق تپیدن داری

می چکد گر چه طراوت ز تو چون سروبهشت
قامتی تشنه آغوش کشیدن داری

فکر تسخیر تو چون در دل عاشق گذرد؟
که در آیینه ز خود فکر رمیدن داری

می کنم رحم به دلسوختگان ای لب یار
گر بدانی که چه مقدار مکیدن داری

صائب این پنبه آسودگی از گوش برآر
اگر از ما هوس ناله شنیدن داری
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.