هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، به زیبایی‌های زندگی، عشق، و معنویت می‌پردازد. شاعر از می‌نوشی، محفل روح‌افزای دوستان، و زیبایی‌های طبیعت سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند عشق الهی، تواضع، و جست‌وجوی حقیقت اشاره می‌کند. در نهایت، شعر بر اهمیت درک اسرار وجود و یافتن معنای زندگی تأکید دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می‌نوشی و برخی استعاره‌های پیچیده، مناسب‌تر برای سنین بالاتر است.

غزل شمارهٔ ۶۸۴۳

عیش فرش است در آن محفل روح افزایی
که فتد شیشه می جایی و ساقی جایی

گرد کلفت ننشیند به جبین در بزمی
که بود دست فشان سرو سهی بالایی

مردمک مهر خموشی است نظربازان را
در حریمی که نباشد نظر گویایی

یوسف از قحط خریدار دل خود می خورد
حسن مغرور تو می داشت اگر پروایی

چشم ازان حسن جهانگیر چه ادراک کند؟
در حبابی چه قدر جلوه کند دریایی؟

در تماشای تو افتاد کلاه از سر چرخ
خبر از خویش نداری چه قدر رعنایی

سر خورشید درین راه به خاک افتاده است
که به افتادگی سایه کند پروایی؟

کوه را ناله من سر به بیابان داده است
نیست در دامن این دشت چو من شیدایی

جلوه بیهده ضایع مکن ای باغ بهشت
که من از گوشه دل یافته ام مائوایی

تنگی خاک مرا بر سر آن می آرد
کز غبار دل خود طرح کنم صحرایی

عشرت روی زمین خانه به دوشان دارند
جای رشک است بر آن کس که ندارد جایی

هر کف خاک ز اسرار حقیقت لوحی است
صائب از سرمه توفیق اگر بینایی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.