هوش مصنوعی: این شعر به بیان ناامیدی، غربت و نابرابری‌های اجتماعی می‌پردازد. شاعر از بی‌عدالتی‌ها و بی‌مروتی‌های زمانه شکایت دارد و به دنبال آرامش و رفع کدورت‌هاست. همچنین، اشاره‌ای به وضعیت وطن و غربت دارد و از زندگی زودگذر و بی‌ثبات سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق اجتماعی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به ناامیدی و غربت نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۶۹۱۸

بر مردم زمانه چه رحمت کند، کسی؟
با بی مروتان چه مروت کند کسی؟

گرداب را به گردش خود اختیار نیست
از گردش فلک چه شکایت کند، کسی؟

در ساحت جهان نبود غیر پای خم
یک گل زمین که خواب فراغت کند، کسی

آفاق را غبار کدورت گرفته است
کو گوشه ای که رفع کدورت کند، کسی؟

صبح وطن به دیده من کام اژدهاست
یارب مباد خوی به غربت کند، کسی

میزان غربت از زر و گوهر لبالب است
در پله وطن چه اقامت کند کسی؟

نمرود را ز پای درآورد پشه ای
بر دشمن ضعیف چه رحمت کند کسی؟

عمر شرار چشم ز هم بازکردنی است
با این حیات سهل چه عشرت کند کسی؟

پیر مغان اگر ندهد رخصت شراب
صائب چگونه رفع کدورت کند کسی؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.