هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر بزرگ سبک هندی، به موضوع عشق و عرفان می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، از بی‌قدری عشق سطحی و هوس‌های گذرا سخن می‌گوید و انسان را به عشقی حقیقی و پایدار دعوت می‌کند. او همچنین بر اهمیت تلاش و پایداری در مسیر عشق تأکید دارد و از بی‌ثباتی دنیا و هوس‌های زودگذر آن هشدار می‌دهد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده در این شعر، درک آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌کند. همچنین، برخی از مضامین مانند عشق حقیقی و گذرا از هوس، نیاز به بلوغ فکری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۶۹۳۱

چند از بهار عشق قناعت به خس کنی؟
در آشیانه عیش به یاد قفس کنی

از خون لعل، تیشه مردان بهار کرد
زین کوهسار چند به آوازه بس کنی؟

در صیدگاه عشق، هما موج می زند
چون عنکبوت چند شکار مگس کنی؟

لوح دلی که آینه راز عالم است
حیف است حیف تخته مشق هوس کنی

سیلاب بازگشت به صحرا نمی کند
آن راه نیست عشق که رو باز پس کنی

در کاروان اگر نرسی آنقدر بکوش
کز دور گوش وقف صدای جرس کنی

زینسان که می روی پی گفتار، عاقبت
سر چون حباب در سر کار نفس کنی

از آتشین دمان به فغانی کن اقتدا
صائب اگر تتبع دیوان کس کنی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.