هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که بر اهمیت رهایی از تعلقات دنیوی، فروتنی، تلاش برای رسیدن به معرفت و همسفر شدن با حقیقت تأکید دارد. شاعر با استفاده از تمثیل‌های مختلف مانند خضر، شبنم، صدف و نوح، مخاطب را به خودشناسی و سیر و سلوک روحانی دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و تجربه نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از تمثیل‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

غزل شمارهٔ ۶۹۴۴

چندان به خضر ساز که از خود بدر شوی
کز خود برون چو خیمه زدی راهبر شوی

چندان تلاش کن که ترا بی خبر کنند
چون بی خبر شدی ز جهان باخبر شوی

شبنم به آفتاب رسید از فروتنی
افتاده شو مگر تو هم از خاک بر شوی

شد آب تلخ گوهر شهوار در صدف
از خود تو هم سفر کن، شاید گهر شوی

از قلزمی که نوح مسلم بدر نرفت
تو خشک مغز در غم آنی که تر شوی

همت بلنددار، چه چیزست این جهان؟
تا قانع از خدای به این مختصر شوی

چون سوزن از لباس تعلق برهنه شو
تا با مسیح پاک نفس همسفر شوی

صائب جواب آن غزل است این که خواجه گفت
ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۴۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.