هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، درباره عشق عمیق و حسرت‌آلود به معشوق است که با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی مانند جاده، آه، لاله، و آتش حسرت بیان شده است. شاعر از دوری معشوق و تأثیر این عشق بر جهان و دل‌ها سخن می‌گوید و در پایان به گذرا بودن عمر و ارزش واقعی زندگی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۹۵۹

ای جاده سودای تو هر رشته آهی
در هر گذری چشم به راه تو نگاهی

بر حسن لطیف تو که در چشم نیاید
از صبح ازل تا به ابد مد نگاهی

زان روز که شد حسن تو غایب ز نظرها
هر چشم ز مژگان شده مجموعه آهی

چون لاله به هر گام فتاده است درین دشت
بر آتش حسرت جگر نامه سیاهی

عشق تو ز بنیاد جهان دود برآورد
با برق تجلی چه کند مشت گیاهی؟

چون رشته گوهر ز حجاب تو زند تاب
در هر گره اشک فرو مانده نگاهی

از عشق تو در کشور ما خانه خرابان
چون وادی محشر نتوان یافت پناهی

در عالم امکان دل عارف نگشاید
یوسف چه قدر جلوه کند در ته چاهی؟

تا چند به غفلت کنی این آب و علف صرف؟
سرمایه مشک است درین دشت گیاهی

فریاد که دور قدح عمر سرآمد
چندان که حبابی شکند طرف کلاهی

من ذره آن مهر جهانتاب که گردید
هر پاره دل صائب ازو پاره ماهی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.