هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی درباره عشق، جوانی، و ارزش‌های زندگی است. شاعر از عشق به عنوان نیروی محرکه زندگی یاد می‌کند و بر اهمیت قدردانی از لحظات جوانی تأکید دارد. همچنین، به موضوعاتی مانند خموشی، پشیمانی، و زیبایی‌های طبیعی اشاره می‌شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۶۹۶۹

تجلی سنگ را نومید نگذاشت
مترس از دورباش لن ترانی

خموشی را امانت دار لب کن
پشیمانی ندارد بی زبانی

شراب کهنه و یار کهن را
غنیمت دان چو ایام جوانی

به حرف عشق سرگرم که باشد
حیات شمع از آتش زبانی

اگر عاشق نمی بودیم صائب
چه می کردیم با این زندگانی؟

زهی رویت بهار زندگانی
به لعلت زنده نام بی نشانی

دو زلفت شاهراه لشکر چین
دو چشمت خوابگاه ناتوانی

دو روزی شوق اگر از پا نشیند
شود ارزان متاع سرگرانی

بدآموز هوس عاشق نگردد
نمی آید ز گلچین باغبانی

مکن چون خضر بر خود راه را دور
که نزدیک است راه جانفشانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.