هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به بررسی رابطه‌ی بین لفظ و معنا می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که معنی همواره فراتر از الفاظ است و الفاظ تنها نشانه‌هایی از دنیای بی‌کران معنا هستند. او از نمادهایی مانند دریا، چراغ، عنقا و فلک استفاده می‌کند تا عمق و وسعت معنا را نشان دهد و بر محدودیت زبان در بیان کامل معانی تاکید می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۹۸۳

منزه ز لاف است حیران معنی
به مقدار دعوی است نقصان معنی

سخن کف بود بحر پرشور جان را
خموشی است مهر نمکدان معنی

سراپایت از فکر تا درنگیرد
نگردی چراغ شبستان معنی

چه پر وا کند در دل بیضه عنقا؟
چه سازد فلک ها به جولان معنی؟

ره دور معنی نهایت ندارد
رباطی است لفظ از بیابان معنی

کند کشتی لفظ را بادبانی
قلم در کفم وقت جولان معنی

فسانی است هر تیغ روشن گهر را
بود پاکی لفظ افسان معنی

به گوش آید از عرش آواز، صائب
زند تیشه چون بر رگ کان معنی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.