۱۸۵ بار خوانده شده
آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای
آن سینه را ز چاک گریبان ندیده ای
از شوخی نگاه در آن چشم غافلی
در قطره چار موجه طوفان ندیده ای
از شست غمزه ناوک مشکین نخورده ای
در گرد سرمه جنبش مژگان ندیده ای
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
آن سینه را ز چاک گریبان ندیده ای
از شوخی نگاه در آن چشم غافلی
در قطره چار موجه طوفان ندیده ای
از شست غمزه ناوک مشکین نخورده ای
در گرد سرمه جنبش مژگان ندیده ای
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.