هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از عشق و محبت به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که حاصل زندگی او فقط عشق معشوق است. او از رنج‌های عشق و دوری از معشوق شکایت می‌کند و از خداوند می‌خواهد که او را از این درد رها کند یا هوس باطل را از دلش بیرون کند. در نهایت، شاعر از این که گِل‌آدمی لایق عشق الهی نیست، اظهار شگفتی می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

لب دوست

گرچه از هر دو جهان هیچ نشد حاصل ما
غم نباشد، چو بود مهر تو اندر دل ما

حاصل کونْ و مکان، جمله ز عکس رخ توست
پس همین بس که همه کوْن و مکانْ حاصل ما

جمله اسرار نهان است درونِ لب دوست
لب گشا! پرده برانداز ازین مشکل ما

یا بکش یا برَهان زین قفس تنگ، مرا
یا برون ساز ز دل، این هوس باطل ما

لایق طوْف حریم تو نبودیم اگر
از چه رو پس ز محبت بسرشتی گِل ما؟
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:ملک نیستی
گوهر بعدی:خانقاهِ دل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.