هوش مصنوعی:
شاعر از رنجهای بیحساب زندگی، پیری و ناامیدی از رسیدن به آرزوها میگوید. او از بیثمر بودن تحصیلات و تلاشهایش سخن میگوید و به جوانان هشدار میدهد که از فرصت جوانی استفاده کنند. همچنین، از ریاکاری مدعیان ارشاد انتقاد میکند.
رده سنی:
18+
متن حاوی مضامین عمیق فلسفی، ناامیدی و انتقاد اجتماعی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند پیری و یأس ممکن است برای خوانندگان جوانتر سنگین باشد.
دریا و سراب
ما را رها کنید در این رنج بی حساب
با قلب پاره پاره و با سینه ای کباب
عمری گذشت در غم هجران روی دوست
مرغم درون آتش، و ماهی برون آب
حالی، نشد نصیبم از این رنج و زندگی
پیری رسید غرق بطالت، پس از شباب
از درس و بحث مدرسه ام حاصلی نشد
کی می توان رسید به دریا از این سراب
هرچه فراگرفتم و هرچه ورق زدم
چیزی نبود غیر حجابی پس از حجاب
هان ای عزیز، فصل جوانی بهوش باش
در پیری، از تو هیچ نیاید به غیر خواب
این جاهلان که دعوی ارشاد می کنند
در خرقه شان به غیر منم تحفه ای میاب
ما عیب و نقص خویش، و کمال و جمال غیر
پنهان نموده ایم، چو پیری پس خضاب
دم در نیآر و دفتر بیهوده پاره کن
تا کی کلام بیهده گفتار ناصواب
با قلب پاره پاره و با سینه ای کباب
عمری گذشت در غم هجران روی دوست
مرغم درون آتش، و ماهی برون آب
حالی، نشد نصیبم از این رنج و زندگی
پیری رسید غرق بطالت، پس از شباب
از درس و بحث مدرسه ام حاصلی نشد
کی می توان رسید به دریا از این سراب
هرچه فراگرفتم و هرچه ورق زدم
چیزی نبود غیر حجابی پس از حجاب
هان ای عزیز، فصل جوانی بهوش باش
در پیری، از تو هیچ نیاید به غیر خواب
این جاهلان که دعوی ارشاد می کنند
در خرقه شان به غیر منم تحفه ای میاب
ما عیب و نقص خویش، و کمال و جمال غیر
پنهان نموده ایم، چو پیری پس خضاب
دم در نیآر و دفتر بیهوده پاره کن
تا کی کلام بیهده گفتار ناصواب
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:آفتاب نیمهشب
گوهر بعدی:درگاه جمال
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.