هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از عشق الهی و جمال معنوی سخن می‌گوید. شاعر زیبایی و جمال معشوق (که می‌تواند نمادی از خدا یا عشق حقیقی باشد) را در همه جا حاضر می‌بیند و عاشقان را به رهایی از تعلقات دنیوی و تسلیم در برابر عشق فرا می‌خواند. او از رنج عشق و هجران می‌گوید و عاشقان را سرفرازان عالم قدس می‌داند. در پایان، شاعر دعوت به رها کردن خرقه‌های آلوده و بت‌های درونی می‌کند و عشق را قبله‌نمای حقیقی می‌خواند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر نیاز به درک و بلوغ فکری دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد شکل می‌گیرد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رهایی از تعلقات دنیوی و عشق الهی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

درگاه جمال

هر کجا پا بنهی حسن وی آنجا پیداست
هرکجا سر بنهی سجده‏ گه آن زیباست

همه سرگشته آن زلف چلیپای ویند
در غم هجر رُخش، این همه شور و غوغاست

جمله خوبان برِ حُسن تو سجود آوردند
این چه رنجی است که گنجینه پیر و برناست؟

عاشقان، صدرنشینانِ جهانِ قدسند
سرفراز آنکه به درگاه جمال تو گداست

فارغ از ما و من است آنکه به کوی تو خزید
غافل از هر دو جهان، کی به هوای من و ماست؟

بر کن این خرقه آلوده و این بت بشکن
به در عشق فرود آی که آن قبله نماست
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:دریا و سراب
گوهر بعدی:سخن دل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.