هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از عشق عمیق و درد فراق سخن میگوید. شاعر از دل ویرانهاش که عشق در آن منزل کرده میگوید و از رنجی که آشنا (معشوق) با دوری به او تحمیل کرده است. او از معشوق میخواهد راز دلش را فاش کند و از تأثیر یاد معشوق که غمهایش را زدوده، سخن میگوید. شاعر همچنین به وفاداری خود اشاره میکند و بیان میکند که هیچ مسافری (رقیب) نمیتواند جای او را در دل معشوق بگیرد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم ادبی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
صبح امید
عشقت اندر دلِ ویرانه ما منزل کرد
آشنا آمد و بیگانه مرا زین دل کرد
لبِ چون غنچه گل، بازکن و فاش بگو
سرّ آن نقطه که کار من و دل مشکل کرد
یاد روی تو، غم هر دو جهان از دل برد
صبح امّید، همه ظلمت شب باطل کرد
جان من، گر تو مرا حاصلی از عمر عزیز؟
ثمر عمر جز این نیست که دل حاصل کرد
آشنا گر تویی، از جور رقیبم غم نیست
روی نیکوی تو هر غم ز دلم، زایل کرد
نرود از سر کوی تو چو هندی هرگز
آن مسافر که در این وادی جان منزل کرد
آشنا آمد و بیگانه مرا زین دل کرد
لبِ چون غنچه گل، بازکن و فاش بگو
سرّ آن نقطه که کار من و دل مشکل کرد
یاد روی تو، غم هر دو جهان از دل برد
صبح امّید، همه ظلمت شب باطل کرد
جان من، گر تو مرا حاصلی از عمر عزیز؟
ثمر عمر جز این نیست که دل حاصل کرد
آشنا گر تویی، از جور رقیبم غم نیست
روی نیکوی تو هر غم ز دلم، زایل کرد
نرود از سر کوی تو چو هندی هرگز
آن مسافر که در این وادی جان منزل کرد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:قبله عاشق
گوهر بعدی:عشق دلدار
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.