هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است که حضور او تاریکی‌ها را به روشنایی تبدیل می‌کند و فقر را به ثروت معنوی. شاعر از عشق و جمال معشوق به‌عنوان بهشت موعود یاد می‌کند و خود را خاکِ بارگاه او می‌داند.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در شعر وجود دارد که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

خضر راه

چه شد که امشب از اینجا گذارگاه تو شد
مگر که آه من خسته، خضر راه تو شد؟

بساط چون تو سلیمان و کلبه درویش
نعوذ باللّه، گویی ز اشتباه تو شد

کنون که آمدی و با چو من صفا کردی
بساط فقر چو کاخ شه از پناه تو شد

شبی که ظلمتش از دود آه من، بُد بیش
چو روز، روشن از نور روی ماه تو شد

بگو به شیخ که امشب بهشت موعود است
نصیب من به عیان، خواه یا نخواه تو شد

تو شاه انجمنِ حُسن و هندی بیدل
هر آنچه هست ز جان، خاک بارگاه تو شد
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بهار
گوهر بعدی:کتاب عمر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.