هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر درد دوری از معشوق و پناه بردن به عشق و میبه عنوان تنها مأمن است. شاعر از ناامیدی در زندگی و تنها امیدش به عشق و باده سخن میگوید و از معشوق میخواهد تا به او توجه کند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین اشاره به مفاهیمی مانند مینوشی و ناامیدی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
گواه دل
ساغر از دست ظریف تو، گناهی نبود
جز سر کوی تو ای دوست، پناهی نبود
درِ امّید ز هر سوی به رویم بسته است
جز در میکده امّید به راهی نبود
آنکه از باده عشق تو، لبی تازه نمود
ملک هستی بر چشمش پرِ کاهی نبود
گر تو در حلقه رندان نظری ننمایی
به نگاهت، که در آن حلقه، نگاهی نبود
جان فدای صنم باده فروشی که بَرَش
هستی و نیستی و بنده و شاهی نبود
نظری کن که نباشد چو تو صاحبنظری
به مریضی که در او جز غم و آهی نبود
عاشقم، عاشق دلسوخته از دوری یار
در کفم جز دل افسرده گواهی نبود
جز سر کوی تو ای دوست، پناهی نبود
درِ امّید ز هر سوی به رویم بسته است
جز در میکده امّید به راهی نبود
آنکه از باده عشق تو، لبی تازه نمود
ملک هستی بر چشمش پرِ کاهی نبود
گر تو در حلقه رندان نظری ننمایی
به نگاهت، که در آن حلقه، نگاهی نبود
جان فدای صنم باده فروشی که بَرَش
هستی و نیستی و بنده و شاهی نبود
نظری کن که نباشد چو تو صاحبنظری
به مریضی که در او جز غم و آهی نبود
عاشقم، عاشق دلسوخته از دوری یار
در کفم جز دل افسرده گواهی نبود
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:کعبه عشق
گوهر بعدی:زنجیر دل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.