هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق عمیق شاعر به معشوق و وابستگی کامل او به محبوب است. شاعر از درد عشق می‌گوید و اینکه تنها درمان آن، معشوق است. او خود را بنده موی معشوق می‌داند و راهی به کوی او نمی‌یابد. زلف معشوق را زنجیر دل غمگین خود می‌خواند و تنها رخ معشوق را گشاینده دل می‌داند. شاعر همچنین از صوفی و پیر مغان سخن می‌گوید و عشق را مذهب حقیقی می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و عرفانی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به‌کاررفته در شعر، مانند 'صوفی' و 'پیر مغان'، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد.

زنجیر دل

جز گل روی تو، امّید به جایی نبود
درد عشق است، به غیر تو دوایی نبود

بنده موی توام، دست فشانی نرسد
راهی کوی توام، راهنمایی نبود

حلقه زلف تو زنجیر دل غمگین است
از دلم جز رُخ تو حلقه گشایی نبود

صوفی صافی از این میکده بیرون نرود
که بجز کلبه عشاق صفایی نبود

عاکف کوی بتان باش که در مسلک عشق
بوسه بر گونه دلدار خطایی نبود

خادم پیر مغان باش که در مذهب عشق
جز بت جام به کف، حکمروایی نبود
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گواه دل
گوهر بعدی:روز وصل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.