هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و فراق سخن میگوید. او به دنبال معشوق خود میگردد، اما در این راه ناکام میماند. از تنهایی و بینصیبی خود مینالد و از معشوق میخواهد که به او لطف کند و نوید دیدارش را بدهد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عشق و فراق و همچنین استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. این شعر بیشتر مناسب نوجوانان و بزرگسالان است که تجربههای عاطفی بیشتری دارند.
فراق یار
از تو ای میزده، در میکده نامی نشنیدم
نزد عشاق شدم، قامت سرو تو ندیدم
از وطن رخت ببستم که تو را باز بیابم
هر چه حیرتزده گشتم، به نوایی نرسیدم
گفتم از خود برهم تا رخ ماه تو ببینم
چه کنم من که از این قید منیّت نرهیدم؟
کوچ کردند حریفان و رسیدند به مقصد
بی نصیبم من بیچاره که در خانه خزیدم
لطفی ای دوست که پروانه شوم در بر رویت
رحمی ای یار که از دور رسانند نویدم
ای که روح منی، از رنج فراقت چه نبردم؟
ای که در جان منی، از غم هجرت چه کشیدم؟
نزد عشاق شدم، قامت سرو تو ندیدم
از وطن رخت ببستم که تو را باز بیابم
هر چه حیرتزده گشتم، به نوایی نرسیدم
گفتم از خود برهم تا رخ ماه تو ببینم
چه کنم من که از این قید منیّت نرهیدم؟
کوچ کردند حریفان و رسیدند به مقصد
بی نصیبم من بیچاره که در خانه خزیدم
لطفی ای دوست که پروانه شوم در بر رویت
رحمی ای یار که از دور رسانند نویدم
ای که روح منی، از رنج فراقت چه نبردم؟
ای که در جان منی، از غم هجرت چه کشیدم؟
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:آرزوها
گوهر بعدی:کعبه مقصود
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.