۴۱۳ بار خوانده شده

نسیم عشق

به من نگر که رخی همچو کهربا دارم
دلی به سوی رخ یار دلربا دارم

ز جام عشق چشیدم شراب صدق و صفا
به خمّ میکده با جان و دل، وفادارم

مرا که مستی عشقت، ز عقل و زهد رهاند
چه ره به مدرسه یا مسجد ریا دارم؟

غلام همّت جام شراب ساقی باش
که هر چه هست از آن روی با صفا دارم

نسیم عشق ، به آن یار دلربا برگو
ز جای خیز که من درد بی‏دوا دارم

چه رازهاست در این خمّ و ساقی و دلبر
به جان دوست ز درگاه کبریا دارم

سخن ز تخت سلیمان و جام جم نزنید
که تاج خسروِ کی را منِ گدا دارم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:کعبه مقصود
گوهر بعدی:محراب عشق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.