هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از عشق و مستی ناشی از آن سخن می‌گوید و خود را غلام عشق و وفادار به یار دلربا می‌داند. او از ریا و تظاهر در مدرسه و مسجد بیزار است و همه‌چیز خود را مدیون عشق می‌داند. همچنین، از درد بی‌درمان عشق شکایت کرده و بر بی‌نیازی از تخت سلیمان و جام جم تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند مستی عشق و بی‌اعتنایی به ظواهر دینی نیاز به درک بالاتری از مفاهیم ادبی و فلسفی دارد.

نسیم عشق

به من نگر که رخی همچو کهربا دارم
دلی به سوی رخ یار دلربا دارم

ز جام عشق چشیدم شراب صدق و صفا
به خمّ میکده با جان و دل، وفادارم

مرا که مستی عشقت، ز عقل و زهد رهاند
چه ره به مدرسه یا مسجد ریا دارم؟

غلام همّت جام شراب ساقی باش
که هر چه هست از آن روی با صفا دارم

نسیم عشق ، به آن یار دلربا برگو
ز جای خیز که من درد بی‏دوا دارم

چه رازهاست در این خمّ و ساقی و دلبر
به جان دوست ز درگاه کبریا دارم

سخن ز تخت سلیمان و جام جم نزنید
که تاج خسروِ کی را منِ گدا دارم
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:کعبه مقصود
گوهر بعدی:محراب عشق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.