هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه، ابراز می‌کند که حاضر است درد و غصه‌ی عشق را بپذیرد و حتی از معشوق جفا ببیند، اما هیچ‌چیز دیگری جز معشوق را نمی‌خواهد. او معشوق را قبله‌گاه خود می‌داند و تمام وجودش را فدای او می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی مانند 'صفا' و 'مروه' نیاز به دانش فرهنگی و مذهبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

شرح پریشانی

درد خواهم، دوا نمی‏خواهم
غصّه خواهم، نوا نمی‏خواهم

عاشقم، عاشقم، مریض توام
زین مرض، من شفا نمی‏خواهم

من جفایت به جان خریدارم
از تو ترک جفا، نمی‏خواهم

از تو جانا، جفا وفا باشد
پس دگر، من وفا نمی‏خواهم

تو صفای منی و مروه من
مروه را با صفا نمی‏خواهم

صوفی از وصل دوست، بی‏خبر است
صوفی بی صفا، نمی‏خواهم

تو دعای منی، تو ذکر منی
ذکر و فکر و دعا نمی‏خواهم

هر طرف رو کنم، تویی قبله
قبله، قبله نما نمی‏خواهم

هر که را بنگری، فدایی تو است
من فدایم، فدا نمی‏خواهم

همه آفاق، روشن از رُخ تو است
ظاهری، جای پا نمی‏خواهم
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:خلوتگه عشاق
گوهر بعدی:همّت پیر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.