هوش مصنوعی: شاعر در این شعر آرزوی آزادی از قفس زندگی و رهایی از غم دوری معشوق را بیان می‌کند. او می‌خواهد در خلوتگاه عشق به پای معشوق بیفتد و مانند فرهاد عاشق شود. همچنین، آرزوی رسیدن به خرابات در پیری و آبادانی دل از دم پیر خرابات را دارد. شاعر به یاد روزی می‌افتد که به خلوتگاه عشاق می‌رود و سرشار از شادی می‌شود. در پایان، از یار می‌خواهد که راهی برای ارشاد او فراهم کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژه‌ها و مفاهیم مانند 'خرابات' و 'فرهاد' نیاز به دانش ادبی و فرهنگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

خلوتگه عشاق

فرّخ آن روز که از این قفس آزاد شوم
از غم دوری دلدار رهم، شاد شوم

سر نهم بر قدم دوست، به خلوتگه عشق
لب نهم بر لب شیرین تو، فرهاد شوم

طی کنم راه خرابات و به پیری برسم
از دم پیر خرابات دل آباد شوم

یاد روزی که به خلوتگه عشاق روم
طرب انگیز و طرب خیز و طرب‏زاد شوم

نه به میخانه مرا راه، نه در مسجد جا
یار را گو: سببی ساز که ارشاد شوم
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمع وجود
گوهر بعدی:شرح پریشانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.