هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از ساقی می‌خواهد که درِ میخانه را به رویش بگشاید و او را از درس و بحث و زهد و ریا بی‌نیاز کند. او می‌خواهد از علم و مسجد و نماز دور شود و به جای آن، با می و نغمه‌های داوودوار، از درد جاه و مقام رها گردد. شاعر از هجران یار رنج می‌برد و می‌خواهد با جام می، چاره‌ای برای دردش بیابد.
رده سنی: 18+ محتوا شامل اشاره به می‌گساری و مفاهیم عرفانی پیچیده است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی مفاهیم مانند انتقاد از زهد ریایی ممکن است برای سنین پایین قابل درک نباشد.

میِ چاره‌ساز

ساقی، به روی من درِ میخانه باز کن
از درس و بحث و زهد و ریا، بی‏نیاز کن

تاری ز زلفِ خم خم خود در رهم بنه
فارغ ز علم و مسجد و درس و نماز کن

داوودوار نغمه زنان ساغری بیار
غافل ز درد جاه و نشیب و فراز کن

بر چین حجاب، از رُخ زیبا و زلف یار
بیگانه ام ز کعبه و مُلک حجاز کن

لبریز کن از آن میِ صافی، سبوی من
دل از صفا به سوی بت ترکتاز کن

بیچاره گشته‏ام، ز غم هجر روی دوست
دعوت مرا به جام می چاره ساز کن
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بت یکدانه
گوهر بعدی:رازگشایی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.