هوش مصنوعی: این شعر از حزین لاهیجی، شاعر ایرانی، بیانگر درد و رنج عاشقانه، ناامیدی از وصال معشوق، و شکایت از بیداد و ستم است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، احساسات خود را درباره عشق، رنج، و امید به آزادی بیان می‌کند. همچنین، در ابیاتی به موضوعاتی مانند عرفان و رابطه انسان با خدا اشاره شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شماره ۶۸

تا کی ز غمت ناله و فریاد توان کرد
ز افتاده به کُنج قفسی یاد توان کرد

آغوش و کنار از تو نداریم توقع
از نیم نگاهی دل ما شاد توان کرد

رخش ستم این قدر نباید که بتازی
گیرم که بما این همه بیداد توان کرد

زاهد چه دهی پند که ما از می لعلش
نی همچو خرابیم که آباد توان کرد

ای آن که بدست تو سررشتهٔ خلقی است
یک رشته به پا طایری آزاد توان کرد

ای نور خدا گویم اگر سوء ادب نیست
دیگر ز کجا مثل تو ایجاد توان کرد

جانی و دلی روح روانی همه آنی
از مشت گلی این همه بنیاد توان کرد

آورد هجومی بسرم خیل همومی
ساقی به یکی ساغرم امداد توان کرد

یک ره ننمودی نظر اسرار حزین را
گم کرده رهی رابره ارشاد توان کرد
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شماره ۶۷
گوهر بعدی:غزل شماره ۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.