هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد فراق و دوری از معشوق می‌نالد و از بی‌توجهی او به رنج‌هایش شکایت می‌کند. او از غم‌های خود می‌گوید و آرزو می‌کند که پیامش به معشوق برسد. همچنین، از دیوانگی و عشق بی‌قرار خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

شمارهٔ ۸

چنانی در نظر نظارگان را
که رونق بشکنی مه پارگان را

چنان نالان همی گردم به کویت
که دل خون می شود نظارگان را

تو در خواب خوش و من بی تو هر شب
شمارم تا سحر سیارگان را

زبس کاین رنج من به می نگردد
ز من بگرفته دل غمخوارگان را

دوای درد من بر تست، لیکن
تو چاره کی کنی بیچارگان را

روی گر، ای صبا، در خانه او
بگویی قصه آوارگان را

دل دیوانه خسرو نکو نیست
چگویم بد پری رخسارگان را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.