هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از زیبایی و بلندقامتی معشوق سخن می‌گوید و از عشق و اشتیاق خود می‌نالد. همچنین، اشاره‌ای به ملامت‌های دیگران در مورد عشقش دارد و این که دلش آنقدر پر از شوق است که جایی برای پند و نصیحت باقی نمانده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و ملامت‌های اجتماعی نیاز به بلوغ فکری برای درک دارد.

شمارهٔ ۵۸

ای شهسوار، نرم ترک ران سمند را
بین زیر پای دیده این مستمند را

تا مردمان ترنج نبرند و دست هم
یوسف رخا، کشیده ترک ران سمند را

سرو بلند را نرسد دست بر سرت
این دست کی رسد به تو سرو بلند را

پای گریزم از شکن گیسوی تو نیست
می کش چنانکه خواهی اسیر کمند را

چشم از تو دور، دانه دل گر ز تو بسوخت
از سوختن گریز نباشد سپند را

ز آمد شد خیال تو ترسم که بی غرض
قصاب پرورش نکند گوسفند را

پند کسم به دل ننشیند که دل ز شوق
پر شد چنانکه جای نماندست پند را

در عاشقی ملامت خسرو بود چنانک
بر ریش تازه داغ نهی دردمند را
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.