هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه از حافظ، بیانگر درد عشق و فراق است. شاعر از زیبایی معشوق، درد دوری، و بی‌قراری خود می‌گوید و از طبیب و معشوق طلب درمان می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند سوختن در راه عشق و فنا شدن در معشوق دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات شعر نیاز به دانش ادبی و فلسفی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

شمارهٔ ۶۶

برقع برافگن، ای پری، حسن بلاانگیز را
تا کلک صورت بشکند این عقل رنگ آمیز را

شب خوش نخفتم هیچ گه زان دم که بهر خون من
شد آشنایی با صبا آن زلف عنبربیز را

دانم قیاس بخت خود کم رانم از زلف سخن
لیکن تمنا می کنم فتراک صید آویز را

بگذشت کار از زیستن، خیز، ای طبیب خیره کش
بیمار مسکین را بگو تا بشکند پرهیز را

پر ملایک هیزم است آنجا که عشقت شعله زد
شرمت نیاید سوختن خاشاک دودانگیز را

چون خاک گشتم در رهت، چون ایستادی نیستت
باری چو بر ما بگذری آهسته ران شبدیز را

شد عشق جانم را بلا، بی غمزه چشم صنم
قصاب ما نامهربان چه جرم تیغ تیز را

عیاری ما را رسن دور است ازان کنگر، ولی
این اشک شبرو را بگو، آن ناله شب خیز را

بو کز زکوة حسن خودبینی به خسرو یک نظر
اینک شفیع آورده ام این دیده خونریز را
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.