هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و فراق سخن میگوید و با بیان احساسات عمیق خود، از درد دوری و اشتیاق به وصال مینالد. او از غمزههای معشوق، بیقراری خود، و مستی عشق میگوید و در نهایت، از شتاب و ندامت خود سخن میراند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و برخی اشارات به مستی و احساسات پیچیده است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی قدیمی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.
شمارهٔ ۹۲
باز مدار، ای پسر، غمزه نیم خواب را
تا نبرد به جادویی جان و دل خراب را
از پی نقل مجلست هست بر آتشم جگر
چاشنیی نمی کنی گوشه این کباب را
از مه و مشتری چرا دست نشوید آسمان
کاب بریخت روی تو چشمه آفتاب را
دوش به خواب گوییم در بر من نشسته ای
معذرتی کنم کنون از دل و دیده خواب را
بوسه بده که می رود هجرکشان به کشتنم
منتظر لب توام، باز بده جواب را
کشتن ماست مستیت، ار چه شراب خورده ای
بهر خدا که سوی خود راه مده شراب را
بهر چه می کشی، چو هست آخر این ندامتت
وه که رها نمی کند خوی تو این شتاب را
تا نبرد به جادویی جان و دل خراب را
از پی نقل مجلست هست بر آتشم جگر
چاشنیی نمی کنی گوشه این کباب را
از مه و مشتری چرا دست نشوید آسمان
کاب بریخت روی تو چشمه آفتاب را
دوش به خواب گوییم در بر من نشسته ای
معذرتی کنم کنون از دل و دیده خواب را
بوسه بده که می رود هجرکشان به کشتنم
منتظر لب توام، باز بده جواب را
کشتن ماست مستیت، ار چه شراب خورده ای
بهر خدا که سوی خود راه مده شراب را
بهر چه می کشی، چو هست آخر این ندامتت
وه که رها نمی کند خوی تو این شتاب را
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.