۳۰۰ بار خوانده شده
دل بی تو تمنا نکند کوی منا را
زیرا که صفایی نبود بی تو صفا را
چون حسن و جمال تو بود موهبت از حق
دیدار تو توجیه کند روز لقا را
روشن شود از پرتو انوار حقیقت
از لوح دل ار پاک کنی رنگ ریا را
البته دمی منحرف از قبله نگردد
هرسوی بگردانی اگر قبلهنما را
شک نیست که باشد اگرت دیده حقبین
هرجا نگری مینگری وجه خدا را
در عاشقی و مهر و وفا بایدت ای دوست
آموخت ز جانباختگان رسم وفا را
از نای تو بر گوش رسد نغمه توحید
چون وحدت اگر ساز کنی شور و نوا را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
زیرا که صفایی نبود بی تو صفا را
چون حسن و جمال تو بود موهبت از حق
دیدار تو توجیه کند روز لقا را
روشن شود از پرتو انوار حقیقت
از لوح دل ار پاک کنی رنگ ریا را
البته دمی منحرف از قبله نگردد
هرسوی بگردانی اگر قبلهنما را
شک نیست که باشد اگرت دیده حقبین
هرجا نگری مینگری وجه خدا را
در عاشقی و مهر و وفا بایدت ای دوست
آموخت ز جانباختگان رسم وفا را
از نای تو بر گوش رسد نغمه توحید
چون وحدت اگر ساز کنی شور و نوا را
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شماره 2
گوهر بعدی:غزل شماره 4
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.