هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی و غنایی، با استفاده از مضامین عشق، می، عرفان و وحدت، به بیان حالات روحی و معنوی شاعر میپردازد. شاعر از ولایت، شرع پیامبر، وحدت، مستی عرفانی و عشق الهی سخن میگوید و از روزگار سپری شده بدون حضور می و یار شکوه میکند. در نهایت، او آرزوی رسیدن بوی باده به مشامش را دارد و معتقد است که رموز مستی و عشق را میتوان از طرز کلامش فهمید.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مضامین عمیق عرفانی و استفاده از نمادهایی مانند می و مستی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم انتزاعی و پیچیدهی عرفانی موجود در شعر، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد تا به درستی درک شود.
غزل شماره 9
گردون چو زد لوای ولایت به بام ما
سامان گرفت شرع پیمبر به نام ما
در نعت این بس است که روحالامین پاک
آرد سلام بارو رساند پیام ما
ای خواجه بندگی به مقامی رساندهایم
کافسر رباید از سر شاهان غلام ما
ما را دوام عمر نه از دور انجم است
باشد دوام دور فلک از دوام ما
دردا که بی حضور می و دور جام رفت
سی سال روزگار همه صبح و شام ما
ساقی چو یک اشاره شد از پیر میفروش
لبریز ساخت از می توحید، جام ما
ما را که لعل یار به کام است و می به دور
دور سپهر گو که نگردد به کام ما
در آستان میکده ما را کنید خاک
شاید که بوی باده رسد بر مشام ما
وحدت رموز مستی و اسرار عاشقی
یکسر توان شناخت ز طرز کلام ما
سامان گرفت شرع پیمبر به نام ما
در نعت این بس است که روحالامین پاک
آرد سلام بارو رساند پیام ما
ای خواجه بندگی به مقامی رساندهایم
کافسر رباید از سر شاهان غلام ما
ما را دوام عمر نه از دور انجم است
باشد دوام دور فلک از دوام ما
دردا که بی حضور می و دور جام رفت
سی سال روزگار همه صبح و شام ما
ساقی چو یک اشاره شد از پیر میفروش
لبریز ساخت از می توحید، جام ما
ما را که لعل یار به کام است و می به دور
دور سپهر گو که نگردد به کام ما
در آستان میکده ما را کنید خاک
شاید که بوی باده رسد بر مشام ما
وحدت رموز مستی و اسرار عاشقی
یکسر توان شناخت ز طرز کلام ما
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شماره 8
گوهر بعدی:غزل شماره 10
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.