هوش مصنوعی:
این متن عرفانی از اهمیت خلوتگزینی و دلنشینی برای رهایی از جهل و رسیدن به وحدت وجود سخن میگوید. شاعر بر ارزش درویشی و بینیازی تأکید دارد و بیان میکند که در وحدت، تفاوتهای ظاهری مانند کفر و دین یا دوست و دشمن معنا ندارد. همچنین، اشارهای به حکمت و عشق به عنوان راههای رسیدن به حقیقت دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند وحدت وجود و نفی تفاوتهای دینی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شماره 59
به من فرمود پیر راه بینی
مسیح آسا دمی خلوت گزینی
که از جهل چهل سالت رهاند
اگر با دل نشینی اربعینی
نباشد ای پسر صاحبدلان را
به جز دل در دل شبها قرینی
شبان وادی دل صد هزارش
ید بیضا بود در آستینی
سلیمان حشمتان ملک عرفان
کجا باشند محتاج نگینی
بنازم ملک درویشی که آنجا
بود قارون گدای خوشهچینی
مگو این کافر است و آن مسلمان
که در وحدت نباشد کفر و دینی
عجب نبود اگر با دشمن و دوست
نباشد عاشقان را مهر و کینی
خدا را سر حکمت را مگویید
مگر با چون فلاطون خم نشینی
نروید لاله از هر کوهساری
نخیزد سبزه از هر سرزمینی
برو وحدت اگر ز اهل نیازی
بکش پیوسته ناز نازنینی
مسیح آسا دمی خلوت گزینی
که از جهل چهل سالت رهاند
اگر با دل نشینی اربعینی
نباشد ای پسر صاحبدلان را
به جز دل در دل شبها قرینی
شبان وادی دل صد هزارش
ید بیضا بود در آستینی
سلیمان حشمتان ملک عرفان
کجا باشند محتاج نگینی
بنازم ملک درویشی که آنجا
بود قارون گدای خوشهچینی
مگو این کافر است و آن مسلمان
که در وحدت نباشد کفر و دینی
عجب نبود اگر با دشمن و دوست
نباشد عاشقان را مهر و کینی
خدا را سر حکمت را مگویید
مگر با چون فلاطون خم نشینی
نروید لاله از هر کوهساری
نخیزد سبزه از هر سرزمینی
برو وحدت اگر ز اهل نیازی
بکش پیوسته ناز نازنینی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شماره 58
گوهر بعدی:غزل شماره 60
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.