۳۱۸ بار خوانده شده

غزل شماره 60

یاس را هرگز مباد ای دوست در دل ره دهی
زان که در این راه می‌افتی به چاه گمرهی

نا امیدی می‌کند محرومش از الطاف حق
گر کسی را نیست از الطاف یزدان آگهی

از عدم یک گام نبود بیش تا ملک قدم
همچنین یک گام باشد از گدایی تا شهی

گشته زندانی مخوف از بهر دانایان محیط
فتنه‌ها از ابلهان خیزد امان از ابلهی

مقصد از خلق بشر عرفان حق بود از ازل
ساغر وحدت مباد از باده عرفان تهی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شماره 59
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.