هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دلدادگی به معشوق سخن می‌گوید و از احساسات عمیق خود نسبت به او می‌نویسد. او از زیبایی‌های معشوق و تأثیر آن بر دل‌های مردم یاد می‌کند و از ناکامی‌های خود در عشق شکوه می‌کند. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند اقبال، طالع و تقدیر اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کاررفته در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۳۵

ما را چه غم امروز که معشوقه به کام است
عالم به مراد دل و اقبال غلام است

صیدی که دل خلق جهان بود به دامش
المنت لله که امروز به دام است

چون طالع آن نیست که بوسم لب لعلت
ما را نظری از مه روی تو تمام است

از طاق دو ابروی تو، ای کعبه مقصود
خلقی به گمانند که تا کعبه کدام ست

چشم تو اگر خون دلم ریخت، عجب نیست
او را چه توان گفت که او مست مدام است

خسرو که سلامت نکند عیب مگیرش
عاشق که ترا دید چه پروای سلام است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.