هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دردها و رنج‌های عاشقانه خود می‌گوید. او از نداشتن دل و دلدار شکایت دارد و از ساقی می‌خواهد تا دلسوزی کند. همچنین، از عشق بی‌پاسخ و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید و به تصاویر طبیعت مانند چمن و گل‌زار اشاره می‌کند تا احساسات خود را بیان کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی نیاز به درک ادبی نسبتاً بالایی دارد.

شمارهٔ ۱۵۱

منم امروز و صد تیمار در دست
نه دل در دست، نه دلدار در دست

بیا ساقی دلم از دست رفته ست
همی آید کنون دشوار در دست

نگارا، دست آزارم گشادی
چه می آید از این آزار در دست

تویی از روز تا شب در تماشا
چمن آیینه گلزار در دست

منم از جست و جوی تو چو مرغی
گل اندر دیده مانده، خار در دست

همه شب گرد کویت بهر مرهم
همی گردد دل افگار در دست

مده از دست خسرو را که دارد
ز تو مشتی غم و تیمار در دست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.