هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر درد فراق و عشق به معشوق است. شاعر از داغ عشق، فداکاری در راه یار، مستی از شراب عشق و زندان بودن دنیا بدون معشوق سخن می‌گوید. همچنین، به موضوعاتی مانند انتظار، عاشقان صادق و ناسازگاری دنیا با عاشقان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعاره‌های پیچیده و احساسات شدید عاشقانه ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد یا نیاز به توضیح داشته باشد.

شمارهٔ ۱۵۸

مرا داغ تو بر جان یادگارست
فدایش باد جان چون داغ یارست

اگر جان می رود گو، رو، غمی نیست
تو باقی مان که ما را با تو کارست

به صف عاشقان میرم که گویند
سگ همخوابه یاران غارست

شدم بیخود، کرشمه کمترک کن
که من را باده و می مستکارست

ز ذوق من که در می پیر گشتم
چه داند پارسا کین شیرخوارست

غلام آن بتم کز نازنینی
نظر هم بر چنان اندام بارست

مرا زندانست بی تو خانه، هر چند
در و بام از خیالت پر نگارست

دو چشمم را ز کویت راتبه خاک
زیادت کن که مزد انتظارست

به کویت زرد رو شد خسرو، آی
هوای نیکوان ناسازگارست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.