هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و هوس، رنج‌های عاشقی، و از دست دادن آرامش و قرار سخن می‌گوید. او از غم و ناله‌های ناشی از عشق و بی‌قراری دل یاد می‌کند و در نهایت، عقل را از این میکدهٔ عشق دور می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین ممکن است برخی از مضامین مانند رنج و بی‌قراری برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۷۰

بازش هوس شکار برخواست
وز دلشدگان قرار برخاست

او مرکب ناز راند و از خلق
هر سوی فغان زار برخاست

او پیش شکار مست بگذشت
فریاد ازان شکار برخاست

من خاک شوم بر آن زمینی
کز توسن او غبار برخاست

صبر و دل و نام و ننگ ما برد
عشق آمد و هر چهار برخاست

عاشق نه یکی، هزار جان داد
ناله نه یکی، هزار برخاست

خواب دگرش به دیدن آمد
شاد آمد و شرمسار برخاست

از رنج منش چه شد زیادت
وز کشتن من چه کار برخاست

ای عقل، برو، ز ما که نتوان
زین میکده که هوشیار برخاست

با درد خوشم که نام مرهم
از خسرو دلفگار برخاست
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.