هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از خسرو دهلوی، به زیباییهای معشوق و رنجهای عاشق اشاره دارد. شاعر از نگاه شوخ و دلنواز معشوق، غمزههای او که روزه و نماز را برهم میزند، و دلرباییهایش سخن میگوید. همچنین، از سوز دل و اشکهای عاشقانه و نیاز به معشوق یاد میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند سوز دل و اشک نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۱۷۷
چشمت که میان خواب نازست
یا رب که چه شوخ و دلنوازست
هر لحظه ز نیش غمزه تو
صد رخنه به روزه و نمازست
خونها همه خورد، این چه شکل است؟
دلها همه برد، این چه نازست؟
محمود به خاک شد هنوزش
دل سوی کرشمه ایازست
شبها غم خود به شمع گویم
کو نیز ز محرمان رازست
سوزنده کسیم نیست جز شمع
کان سوخته سر گدازست
فریاد رسی که در همه وقت
بر غمزدگان در تو بازست
جانا، تو به خواب شو که مستی
افسانه عاشقان درازست
سوز دل و آب چشم خسرو
بپذیر که از سر نیازست
یا رب که چه شوخ و دلنوازست
هر لحظه ز نیش غمزه تو
صد رخنه به روزه و نمازست
خونها همه خورد، این چه شکل است؟
دلها همه برد، این چه نازست؟
محمود به خاک شد هنوزش
دل سوی کرشمه ایازست
شبها غم خود به شمع گویم
کو نیز ز محرمان رازست
سوزنده کسیم نیست جز شمع
کان سوخته سر گدازست
فریاد رسی که در همه وقت
بر غمزدگان در تو بازست
جانا، تو به خواب شو که مستی
افسانه عاشقان درازست
سوز دل و آب چشم خسرو
بپذیر که از سر نیازست
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.