هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است که دوری از او باعث رنج و ویرانی درونی شده است. شاعر از درد فراق، تنهایی و غم‌های پنهان خود می‌گوید و معشوق را یار شب‌های فراق و دلیل پریشانی حال خود می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و غمگین است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد فراق و پریشانی حال نیاز به بلوغ عاطفی دارند.

شمارهٔ ۲۰۰

آن سوار کج کله کز ناز سلطان من است
بس خرابی ها کز او، در جان ویران من است

خون من در گردنم، کامروز دیدم روی او
چنگ من فردای محشر هم به دامان من است

هر که در جا حور دارد، خانه پندارد بهشت
من کز او دورم ضرورت خانه زندان من است

تا جدا ماندم ز تو جز غم ندارم مونسی
یار شبهای فراقت چشم گریان من است

بس که صحرا گیرم از غم، تا درون خالی کنم
هر گیاهی مونس غمهای پنهان من است

جان کشم از تو که هم خوابه نگردد، با تو، لیک
من ندانم کاین تویی در سینه یا جان من است

شاه عشقم خاک گوید مسند جمشیدیم
دولت و اقبال من حال پریشان من است

خسرو، نظمم، ولی از سرنوشت آسمان
نامه دردم که نام دوست عنوان من است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.